امروز تونستی با روروکت راه بری البته رو سرامیک تو آشپزخوته از این طرف به اون طرف میرفتی و با خودت اواز میخوندی یه جورایی جیغ میکشیدی و وقتی خودت رو تو آینه یخچال میدیدی ذوق میکردی .الهی فدات شم
دخترم همه زندگیمه
l
گل من
وقتی میریم بیرون شما اینجوری زل میزنی به بابایی که داره رانندگی میکنه بابایی هم خیلی خوشش میاد و هی قربون صدقه ات میره . این عکسم خودش گرفته
گل مامان
آخرای 3 ماهگیت دیگه میتونستی خودت رو دمر کنی تا میذاشتمت خودت رو دمر میکردی کلی دست و پا میزدی بری جلو ولی وقتی میدیدی فایده ای نداره نق نق میکروی که ورت دارم منم راستت میکردم ولی باز دمر میشدی ای شیطون من
کوچولوی نانازم
عزیزدلم خیلی بانمک و دوس داشتنی شدی مامان خیلی دوستت داره وقتی میخوای بخوابی تا شصتت رو نخوری خوابت نمیبره وقتی هم میذارمت رو پام انقدر آواز میخونی تا خوابت ببره انگار داری واسه خودت لالایی میگی