هستی جون من

هستی جون من

سلام دخترقشنگم
الان که دارم برات مینویسم مشهدیم و خونه مامان بزرگ
شماسرماخوردی و بدجورسرفه میکنی صبح رفتیم دکتر بهت دارو داد و گفت دوره درمانت یک هفته طول میکشه الهی بمیرم مامانی نمیتونی راحت نفس بکشی تو خواب خیلی اذیت میشی دیشب تا صبح چند دفعه بیدارشدم و واست قطره بینی ریختم
ولی با این حال دست از شیطنت و بازی برنمیداری تو مطب دکترکه منتظربودیم نوبتمون بشه کلی با بابایی بازی کردی و خندیدی وقتی هم اومدیم خونه با زهرا بازی کردی زهرا دنبالت میکرد تو هم تندتند چهاردست و پا میرفتی وقتی هم زهرا میرفت داد میزدی که بیا
وقتی رو چهاردست و پاتی با هر ریتمی خودت رو تکون میدی بابایی واست شعرمیخونه تو هم خودت رو تکون میدی خیییییلی خوردنی میشی
دد هم میگی وقتی ازچیزی میگیری و بلند میشی قدم هم ورمیداری
تو فرشته زندگی منی عاشقتم کوچولو:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*:-*
تاریخ : 02 آذر 1392 - 06:15 | توسط : مامان فرزانه | بازدید : 1799 | موضوع : فتو بلاگ | 20 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی